کد مطلب:28620
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:16
چون ما در يك كشور اسلامي هستيم اسلام آوردن ما تقليدي است و اگر ما دريك مملكت غيراسلامي بوديم، شايد اسلام نمي آورديم. آيا اينگونه مسلماني ارزش دارد؟
در سؤال اول خود، اشاره به جبر اجتماعي نموده ايد. «جبر اجتماعي» يكي از انحاي جبرهايي است كه بر شمرده اند، ولي بايد توجه داشت كه اصولاً «اراده انسان» بر هر عاملي غلبه دارد و مغلوب هيچ يك از آن اقتضائات نمي شود. بنابر اين گر چه در تأثير محيط و شرايط اجتماعي - اعم از خانواده، مدرسه و كوچه و بازار شكّي نيست، ولي اين تأثيرات به معناي سلب اختيار از انسان نيست. به ديگر عبارت محيط اجتماعي، علت تامّه نيست؛ بلكه در حد زمينه و شرايط است كه از آن به «اقتضاء» تعبير مي كنند. پس در محيط صالح اقتضاي عمل نيك از افراد بيشتر است و برعكس. بدين ترتيب اثر محيط با اراده و اختيار انسان منافات ندارد، به همان دليل كه بسياري از افراد شايسته و صالح از ميان همين محيطهاي اجتماعي ناشايست ظهور كرده اند و با رياضت و خودسازي، گاه نه تنها مسير خود را عوض كرده اند، بلكه سرنوشت جامعه را نيز دگرگون ساخته اند. در اين رابطه به چند نكته اشاره مي شود: الف) اينكه هر كسي در چه جامعه اي بايد متولد شود، بستگي به اسباب و علل و فراهم گشتن شرايط براي وجود افراد دارد؛ از قبيل اجداد، پدر و مادر و نيز بستگي دارد به شرايط حياتي و زيستي تا انسان در يك محيط طبيعي و اجتماعي خاصي متولّد شود. اصل تولد نيز نظير زن يا مرد بودن و شكل و قيافه انسان است كه بستگي به علل و شرايط خاص خود دارد. ب ) درباره زندگي قبل از تولد بعضي نظير افلاطون قائلند كه روح انسان قبلاً وجود داشته است و با فراهم شدن شرايط جسماني به بدن متعلق مي شود. نظر ديگر اين است كه قبل از تولد، روحي وجود ندارد بلكه همراه با پيدايش شرايط جسماني روح در انسان آفريده مي شود: {H{/Bثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ{w14-17w}{I23:14I}/}H} كه در اصطلاح مي گويند: روح، جسمانية الحدوث است. اين ديدگاه، مربوط به صدر الدين شيرازي است. در اين زمينه بحث مفصّلي وجود دارد كه در صدد نيستيم كه ذهن شما فعلاً بدان مشغول شود. بزرگان از اساتيد نظر اخير را مورد تأييد قرار داده اند. ج ) در هر حال بايد بدانيد كه انسان در زندگي و حيات كنوني اش، صاحب اراده و اختيار است و با علم حضوري در وجدان خودش اين حقيقت را درك مي كند. اين كه اكثريت مردم دين خود را به طور تقليدي از خانواده و محيط اجتماعي دريافت مي دارند امري كاملا طبيعي و اجتناب ناپذير است و نمي توان گفت كه همه مردم بايد ابتدا در عقايد آبا و نياكان خويش ترديد نمايند. سپس بين تمام اديان و عقايد و مكاتب فكري به مقايسه اي عميق و ژرف پردازند و سپس راه حق را برگزينند. چنين چيزي نه شدني است و نه چندان مطلوب. زيرا همه كارهاي دنيا بايد تعطيل شود و فقط آدميان به يك چيز بپردازند آن هم به تحقيق و نقد و بررسي پايان ناپذير. راه معقول آن است كه انسان از طرق و مجاري عادي مانند خانواده و كانون هاي فكري و ديني در اجتماع با دين آشنا شود و ايمان آورد. اما همواره بكوشد در حد امكان آگاهي هاي ديني خود را رشد و بالندگي بخشدو جاهلانه نسبت به يكسري مسائل تعصب نورزد. يعني اگر پس از چند صباحي دلايل روشني آمد كه فلان انديشه يا عمل نادرست است در برابر آن موضعي عقلي و منطقي اتخاذ نمايد و نسنجيده مقابله نكند و تسليم نگردد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.